پاکستان در میان طالبان و ژنرال‌ها

  • جواد کوروشی

مرزبان شبه‌نظامی پاکستان

پاکستان در ماه‌ها و هفته‌های گذشته با یک سلسله بمب‌گذاری‌های انتحاری روبه رو بود. روز پنجشنبه و جمعه انفجار بمب، شماری قربانی گرفت و هنوز معلوم نیست دولت و ارتش پاکستان موفق خواهد شد مانع این حملات شود. ناظران افزایش بمب گذاری‌ها در پاکستان را کار طالبان می‌دانند و این بمب گذاری‌ها را در ارتباط با حمله ارتش پاکستان به ولایت وزیرستان و محدود کردن حیطه فعالیت‌های طالبان ارزیابی می‌کنند. موضوعی که معمولا آن را هم ناشی از فشار دولت آمریکا بر پاکستان می‌دانند.

پیش از این، دولت پاکستان چند ماه پیش در منطقه سوات برای آرام کردن وضع به مصالحه با طالبان دست زده بود و توافق نامه‌ای را با طالبان در منطقه سوات امضا کرده بود که برابر آن به طالبان اجازه داده می‌شد بر اساس قوانین شریعت در این منطقه حکمرانی کنند و در مقابل نیروهای طالبان خود را خلع سلاح کنند.

درگیری‌ها در پاکستان و تاثیر آن در منطقه در روابط پاکستان با کشورهای همسایه از جمله ایران و افغانستان موضوع برنامه این هفته دیدگاه‌هاست در گفتگو با شاهد احمد، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در اسلام آباد، احمد سعیدی، کارشناس روابط افغانستان و پاکستان در کابل و عبدالستار دوشوکی، تحلیلگر مسائل منطقه در لندن.



آقای شاهد احمد با اشاره به قدرت گیری طالبان در منطقه در پی حمله آمریکا به افغانستان و فرار آنها به منطقه مرزی بین افغانستان و پاکستان می‌گوید در جریان این تحولات مناطق شمالی و جنوبی منطقه وزیرستان به زیر نفوذ طالبان در آمد و هرچه می‌خواستند در این مناطق اجرا می‌کردند.
«پاکستان فکر نمی‌کرد طالبان این چنین قدرتی در مناطق قبیله ای به دست بیاورند ولی دولت متوجه شد که طالبان به مرور از این منطقه فراتر رفتند و دارند نفوذ زیادی پیدا می‌کنند. پس از آن ارتش پاکستان عملیاتی را در مناطق سوات اجرا کرد و مناطق را از عناصر تروریستی پاکسازی کردند.»

آقای سعیدی نیز با اشاره به اتهام‌های حکومت افغانستان نسبت به حمایت‌های پاکستان از طالبان می‌گوید ارتش پاکستان با همه نیروهای طالبان در جنگ نیست بلکه با بخشی از آنها به پیکار مشغول است. وی می‌افزاید در گذشته نیز پاکستان از مخالفان دولت افغانستان استفاده کرده است اما تصور نمی‌کرد که بخشی از این گروه‌ها با دولت به نبرد بپردازند. آقای سعیدی بر این باور است که پاکستان علاقه‌ای به نزدیک شدن افغانستان به هند ندارد.

ظاهراً اوضاع در افغانستان و پاکستان تاثیر خودش را برروی روابط ایران و پاکستان هم می‌گذارد، از جمله مسئله گروه جندالله و وقایعی که در این چند هفته روی داد. از عبدالستار دوشوکی می‌پرسیم آیا پاکستان از طالبان به عنوان یک حربه استفاده می‌کند یا اینکه دلیل حمایت از طالبان، منافع درازمدت دیگر پاکستان در منطقه است؟

عبدالستار دوشوکی می‌گوید: «اصولاً بنیان و شالوده هستی و موجودیت پاکستان بر اساس مذهب است. هویت و فلسفه وجودی پاکستان در مذهب تبلور پیدا می‌کند. عواملی مانند کودتای کمونیستی در افغانستان وپیدایش مجاهدین، طالبان و بنیادگرایی مذهبی، دخالت پاکستان در تشویق و سازماندهی مجاهدین و طالبان، نارضایتی و عدم درک مردم از سیاست آمریکا در خاورمیانه سبب شده است بنیادگرایی مذهبی در منطقه رشد کند. در ارزیابی نهایی یک وضعیت پیچیده در سه کشور مذهبی و سنتی مسلمان پاکستان، افغانستان و ایران دیده می‌شود. هر سه این کشورها مشکلات داخلی خود را به گردن همسایگان می‌اندازند و حاضر نیستند واقعیت‌های تلخ کشور خود را بپذیرند. طالبان در پاکستان، طالبان افغان نیستند. خود پاکستانی‌ها هستند. جندالله بلوچ ایرانی است. تا زمانی که این حکومت‌ها نپذیرند که مشکل آنها مشکل خانگی است و به جای تهمت زدن بیگانه باید به آن بپردازند، مشکلات مشابه در منطقه وجود خواهد داشت. »

اوضاع ناامن پاکستان بر کشورهای همسایه تاثیر می‌گذارد. ولی بیشتر از همه افغانستان با نامنی در پاکستان مستقیما دست به گریبان است.(عکس: تازه‌ترین بمب‌گذاری در پیشاور)
آقای شاهد احمد در پاسخ به اینکه چرا بنیادگرایی دینی در پاکستان چنین رشدی کرده است، می‌گوید زمانی که عناصر افراطی متعلق به مجاهدین از کشمیر به پاکستان بازگشتند در سراسر پاکستان پراکنده شدند و کاری جز جهاد نداشتند. به باور آقای احمد، این عناصر هم اکنون از کنترل سازمان‌های اطلاعاتی ارتش پاکستان بیرون رفته‌اند.

آقای شاهد احمد با اشاره به وجود افرادی با گرایش‌های جهادی در ارتش پاکستان می‌گوید در دوران حکومت پرویز مشرف دولت در پی پاکسازی ارتش از این عوامل برآمد.

آقای سعیدی ضمن اشاره به مسائل منطقه و بنیادگرایی دینی می‌گوید ۶۲ سال پیش در زمان جدایی پاکستان از هند ۱۵۰ مدرسه دینی در این کشور بود و امروز شمار آنها به ۲۲ هزار مدرسه رسیده است. وی می‌افزاید در مناطق قبیله ای شمار آموزشگاه‌های امروزی بسیار کم است و به جای آن مدارس دینی دیده می‌شود. آقای سعیدی بر این باور است که پاکستان با توجه به مشکلات اقتصادی خود نخواهد توانست از عهده سرکوب این عناصر برآید.

آقای دوشوکی در پاسخ به اینکه نگرانی از دستیابی بنیادگرایان به سلاح‌های هسته ای پاکستان تا چه میزان به واقعیت نزدیک است، می‌گوید: «این سلاح‌ها در اختیار بخشی از ارتش است که رابطه مستقیم با آمریکا دارد و در شرایط فعلی خطری برای این سلاح‌ها وجود ندارد. اما در صورت سقوط دولت پاکستان و به حکومت رسیدن نیروهای طالبان این خطر وجود خواهد داشت. »

عبدالستار دوشوکی معتقد است که بخش بزرگی از مشکلات ساخته و پرداخته ارتش یا بخشی از ارتش پاکستان است.
آقای دوشوکی معتقد است که جنگ در پاکستان جنگ میان دوگونه برداشت از اسلام است. به باور وی بنیادگرایی نوع طالبان در پاکستان رشد نخواهد کرد زیرا اکثریت مردم مسلمان چه اهل تسنن و چه شیعه، با آنها مخالف‌اند.

آقای شاهد احمد خطر افتادن سلاح‌های هسته ای را به دست بنیادگرایان بعید می‌بیند. وی بر این باور است که گمانه‌زنی درباره آینده نزدیک دشوار است اما پس از یک یا دو سال وضع پاکستان مشخص تر خواهد شد و دولت و مردم خواهند توانست از سلطه عناصر طالبان رها شوند.

آقای سعیدی در همین زمینه اظهار می‌دارد که به دلیل وضع پیچیده اقتصاد، و سناریو‌هایی که غرب برای منطقه دارد، جنگ به زودی دراین منطقه از میان نخواهد رفت.
آقای دوشوکی می‌گوید: «چیزی که پاکستان دارد مشکل ارتش و ژنرال‌ها هستند که همیشه کودتا کرده‌اند. از کودتای ژنرال ایوب خان، یحیی خان، ضیاءالحق تا مشرف. برای نمونه پرویز مشرف با سران طالبان قرارداد امضا می‌کند که آنها قانون شریعت را در مناطق خود اجرا کنند. اما درعوض در بلوچستان با رهبران سکولار بلوچ هیچ‌گونه تعاملی نمی‌کند و آنها را از میان می‌برد. این مشکل ساخته و پرداخته ارتش یا بخشی از ارتش پاکستان است که بر سر مردم پاکستان آوردند. مشکل دیگر این است که در مقابله با بنیادگرایی اسلامی‌می‌خواهند از همان اسلام استفاده کنند به جای اینکه به مردم بگویند که جای اسلام باید در مسجد باشد و مورد احترام نه اینکه در همه مسائل زندگی دخالت کند. این نکته را کشورهای غربی هم درک نکرده اند و فکر می‌کنند با فرستادن نیروی بیشتر این مسئله را حل کنند. این مسئله یک مسئله اجتماعی و فرهنگی است که در قالب اسلام ظاهر شده است.»