(rm) صدا | [ 4:21 mins ]
حکومت بوش و مدافعان آن معتقدند ایجاد دموکراسی در خاورمیانه نه فقط به گسترش ارزشهای آمریکایی می انجامد بلکه امنیت آمریکا را نیز بهبود می بخشد اما آیا واقعا ایجاد دموکراسی علیه تروریسم عمل می کند؟ گریگوری گاس استاد علوم سیاسی در دانشگاه ورمونت و سرپرست مطالعات خاورمیانه در این دانشگاه در مقاله ای به این موضوع پرداخته است. آقای گاس می نویسد: اگرچه دانسته های ما از انگیزه ها و دلایل تروریسم اندک است، اما آنچه می دانیم شاهد وجود رابطه ای قوی میان تروریسم و دمکراسی نیست. ویلیام یوبانک و لئونارد وین برگ، استادان علوم سیاسی نشان داده اند که اکثر وقایع تروریستی دهه 1980 میلادی در دموکراسی ها صورت گرفت. در این وقایع هم قربانیان و هم تروریستها شهروندان دموکراسی ها بودند. حکومت بوش و مدافعان آن معتقدند ایجاد دموکراسی در خاورمیانه نه فقط به گسترش ارزشهای آمریکایی می انجامد بلکه امنیت آمریکا را نیز بهبود می بخشد اما آیا واقعا ایجاد دموکراسی علیه تروریسم عمل می کند؟ گریگوری گاس استاد علوم سیاسی در دانشگاه ورمونت و سرپرست مطالعات خاورمیانه در این دانشگاه در مقاله ای در مجله معتبر فارین افرز که قرار است در ماه سپتامبر منتشر شود به این موضوع پرداخته است. خلاصه ای از این مقاله با عنوان «فقط دموکراسی قادر به شکست تروریسم نیست» در روزنامه اینترنشنال هرالد تریبیون چاپ شده.
علی سجادی (راديو فردا): آقای گاس می نویسد اگرچه دانسته های ما از انگیزه ها و دلایل تروریسم اندک است، اما آنچه می دانیم شاهد وجود رابطه ای قوی میان تروریسم و دمکراسی نیست. ویلیام یوبانک و لئونارد وین برگ، استادان علوم سیاسی نشان داده اند که اکثر وقایع تروریستی دهه 1980 میلادی در دموکراسی ها صورت گرفت. در این وقایع هم قربانیان و هم تروریستها شهروندان دموکراسی ها بودند.
آقای گاس می افزاید: در کتاب جدید روبرت پپ با عنوان «مردن برای پیروزی: منطق راهبردی تروریسم انتحاری»، نویسنده این بحث را پیش کشیده که تقریبا همیشه دومکراسی ها هدف بمب گذاریهای انتحاری بوده اند، اما دلیل این بمبگذاریها مخالفت با اشغال نظامی یا خودمختاری بوده و تسلط خارجی ها، نه خواست آنها برای دموکراسی.
آقای گاس سپس با نام برده از گروههای معروف تروریستی در دهه 1970 در اروپا همچون ارتش سرخ در آلمان غربی، بریکاد سرخ در ایتالیا، ارتش سری جمهوریخواه ایرلند در برتانیا می نویسد که حتی بمب گذاران هفت ژوییه در لندن در بریتانیا متولد و بزرگ شده اند و می افزاید بمب گذاری در اوکلاهما نشان داد که دمکراسی امریکا نیز از تروریسم داخلی رها نیست.
آقای گاس می نویسد آنها که می گویند دموکراسی باعث کاهش تروریسم می شود فرض را بر این می گذارند که تروریستهای بالقوه و هوادارنشان اگر فرصت یابند در یک جامعه باز در سیاست مشارکت کنند و صدایشان شنیده شود، برای رسیدن به اهدافشان دست به خشونت نخواهند زد ولی این استدلال مثل این است که فرض کنیم تروریستها واقعا نظرات سیاسی ای را نمایندگی می کنند که قادر است اکثریت مردم را به خود جلب کند، در حالی که آنها اصل حکومت اکثریت و حق اقلیت برای رسیدن به اکثریت در جوامعه لیبرال دموکراسی را رد می کنند. آنها چون نمی توانند از طریق دمکراسی به خواستهایشان دست یابند، دموکراسی را رد و به آن حمله می کنند.
نویسنده با این استدلال می نویسد رهبران القاعده می دانند که نمی توانند از طریق انتخابات به قدرت دست یابند و به همین علت دلیلی وجود ندارد که بپذیریم حرکت به سوی دموکراسی در کشورهای عربی آنها را از دست یازی به تروریسم بازدارد.
وی سپس با اشاره به جو ضد آمریکایی در میان کشورهای عرب می افزاید بسیار بعید است که حکومتهای برآمده از دموکراسی در کشورهای عرب به اندازه حکومتهای کنونی این کشورها با آمریکا همکاری داشته باشند و اگرچه مردم این کشورها خواهان دموکراسی هستند ولی نظر آنها نسبت به امریکا منفی است و حکومتهای برآمده از انتخابات آزاد در این کشورها بیشتر از حال حاضر ضد امریکایی خواهند بود.
پرزیدنت بوش معمولا می گوید روند دمکراسی در کشورهای عرب بطیء ست و نباید انتظار داشت زود به نتیجه برسد، اما در حالی که حکومت بوش و طرفدارانش از انتخابات افغانستان، عراق، لبنان، مناطق فلسطینی و عربستان سعودی در جهان اسلام به عنوان موفقیت سیاست خود یاد می کنند، سالها طول خواهد کشید که یک جریان سیاسی غیر اسلامی قادر به رقابت بر سر قدرت در این نوع انتخابات باشد.
آقای گاس در پایان پیشنهاد می کند که آمریکا به جای فشار آوردن برای برگزاری سریع انتخابات، باید انرژی خود را صرف توسعه سازمانهای سیاسی لیبرال و غیر مذهبی در این کشورها کند تا این گروهها در شرایط برابر قادر به رقابت با اسلامگراها باشند. واشنگتن باید درک کند که سیاست دموکراسی احتمالاً به تسلط اسلامگراها می انجامد بدون این که تروریسم ضد آمریکایی را کاهش دهد.
