روزنامه بریتانیایی اینیپندنت می نویسد هفته گذشته پنجاهمين سالگرد انقلاب کوبا بود ولی در مراسم بزرگداشت انقلاب، رهبر آن، فيدل کاسترو، حضور نداشت و برادرش رائول به جای او سخنرانی کرد.
این روزنامه می افزاید که اما شايد آنچه بيش از کاسترو و هر چيز ديگر نماد انقلاب کوبا است، تصويری است که بيش از ۴۰ سال از عمر آن میگذرد. تصويری که میتوان آن را معروفترين تصوير در تاريخ معاصر به شمار آورد، تصوير «چه».
این روزنامه چاپ لندن می نویسد: شايد اگر اين عکس از ارنستو چهگوارا گرفته نمیشد او هيچوقت شهرتی چنين پيدا نمیکرد.عکسی که همهجا هست؛ بر روی ديوار خوابگاه دانشجويی، بر تیشرتهای رنگارنگ دخترانه و پسرانه، روی کيف، کفش، کلاه، کولهپشتی . . .
ایندیپندنت این پرسش را مطرح می کند که چگونه است که « تصوير يک چريک انقلابی مارکسيست که ۴۲ سال پيش کشته شد چهره محبوب پوسترهای جديد میشود، جوانهای امروزی برای بهدست آوردن تصويرش ولخرجی میکنند، و علامت و لوگوی دوستداشتنی پيروان مُد می شود؟»
«ماشين کشتار» اصطلاحی بود که خود چهگوارا آن را وضع کرد و میگفت برای رسيدن به انقلاب وجود آن يک ضرورت است.
در پاسخ به این پرسش این روزنامه انگلیسی زبان می نویسد :«در مشهور شدن اين تصوير دو نفر نقش اساسی داشتند؛ اول «آلبرتو کودرا» که عکاس فيدل کاسترو بود و اين عکس را در مراسمی در سال ۱۹۶۰ از چه گوارا گرفت. يک ناشر تندرو ايتاليايی اين عکس را گرفت تا همراه با خبر وضعيت بدی که چهگوارا در بليوی داشت، منتشر کند. خبر منتشر شد اما دير، پس از انتشار اين عکس بود که چهگوارا در ۱۹۶۷ در بوليوی کشته شد.»
این روزنامه می افزاید که نفر دومی که در انتشار اين عکس و طرح چهگوارا نقشی مهم داشت، «جين فيتزپاتريک» نقاش ايرلندی است. او يک بار چهگوارا را از نزديک ديده و تحت تأثير شخصيت وی قرار گرفته بود.
جين فيتزپاتريک اکنون ۶۱ سال دارد و با يادآوری آن زمان به ایندیپندنت میگويد «نمیخواستم فراموش شود. تصميم گرفتن به شيوهی خودم انتقام کشته شدنش را بگيرم. همان عکس معروف را که در مجله آلمانی اشترن چاپ شده بود را برداشتم و با رنگهای سفيد، سياه و قرمز اولين پوستر را طراحی کردم».
نه فيتزپتريک و نه کودرا به دنبال سود مادی برای خود نبودند و از اين رو از منافع حاصل از همهگير شدن تصوير چهگوارا منفعت نبردند. تا اينکه در سال ۲۰۰۰ شرکت اسميرنوف خواست از اين تصوير بر روی شيشههای ودکا استفاده کند. کودرا از اين کار جلوگيری کرد و اسميرنوف را به اين خاطر تحت پيگرد قرار داد.
از آن زمان به بعد هر دو نفر، هم کودرا و هم فيتزپتريک، منافع حاصل از عکس و طرح خود را به بيمارستان کودکان هاوانا اختصاص دادهاند.
این روزنامه چاپ لندن می نویسد : «اما در اين بين، منتقدان چهگوارا هم در مورد اين طرح و عکس حرفهای خود را دارند. آنها میگويند که چهگوارا سرکرده جوخههای آتش و مؤسس اردوگاههای کار اجباری کوبا بود،«يک ماشين کشتار خونسرد».»
ایندیپندت می گوید که «ماشين کشتار» اصطلاحی بود که خود چهگوارا آن را وضع کرد و میگفت برای رسيدن به انقلاب وجود آن يک ضرورت است.
به نوشته این روزنامه، منتقدان چهگوارا میگويند با انتشار گسترده و همهگير شدن اين تصوير ديگر ابعاد منزجرکننده زندگی او در ذهن کسی باقی نمیماند و کسی ديگر به اين فکر نمیکند که چهگوارا زير چند حکم اعدام را امضاء کرد.
ایندیپندت می افزاید: «کسانی که با تصوير «چه» سوداگری میکنند انتظار دارند که نمايش فيلم جديد و دو قسمتی استيون سودربرگ با نام «چه»، که قسمت نخست آن اکنون در آمريکا بر روی پرده است، سود سرشاری را نصيب خود کنند. انتهای بخش اول فيلم، که بر اساس وقايع زندگی چه گوارا ساخته شده، به سفر چهگوارا به نيويورک اشاره دارد. سفر برای ايراد سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل.»
این روزنامه در پایان می نویسد: «در اين قسمت از فيلم خبرنگاری از او میپرسد «سمبل بودن چه احساسی را در شما برمیانگيزد؟» چهگوارا در پاسخ پرسش ديگری را مطرح میکند «سمبل؟ سمبل چه چيزی؟» ما هنوز در انتظار پاسخ اين پرسش هستيم.»