چهارمين کارگری که شلاق خورد: درد خود را گفتيم

تجمع کارگران در سنندج در سال جاری

همزمان با اعتراض ها در ايران نسبت به اجرای حکم ۱۰ ضربه شلاق در مورد سه کارگر در سنندج، حکم مشابهی برای يک کارگر ديگر در اين شهر اجرا شده است.


پيش ازاين، برای صديق امجدی، لطيف الله کلکانی و فارس گوليان پس از احضار به شعبه اجرای حکم دادگاه سنندج، حکم شلاق به اجرا در آمده بود و صديق سبحانی، آخرين کارگری است که اين حکم عليه او به اجرا در آمده است.


اين چهار کارگر جزو ۱۳ کارگر و فعال کارگری هستند که در جريان برگزاری مسالمت آميز مراسم روز جهانی کارگر، ۱۱ اريبهشت، در مقابل اداره کار سنندج توسط نيروهای انتظامی و امنيتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند.


بازداشت شدگان پس از چند روز محاکمه و به ۱۱ تن از آنان به اتهام برهم زدن نظم عمومی و شرکت در تجمع بدون مجوز به تحمل ۱۰ ضربه شلاق و ۹۱ روز زندان و دو نفر هم به ۲.۵ سال زندان محکوم شدند.


  • من به آنها گفتم، شلاقی که به من می زنيد، فقط به من زده نمی شود. بلکه اين ۱۰ ضربه شلاق را به طبقه کارگر می زنيد. آنها هيچ چيز نگفتند و عکی العملی هم نشان ندادند.
صديق سبحانی در گفت و گو با راديو فردا

اين حکم در دادگاه تجديدنظر به ۱۰ ضربه شلاق و ۲۰۰ هزار تومان جريمه تغيير کرد. در اين ميان، مبلغ جريمه با توجه به مدتی که اين کارگران و فعالان کارگر در زندان بوده اند، کاهش داشته است.
در پی اجرای حکم شلاق برای صديق سبحانی، راديو فردا با وی گفت و گو کرده است:


راديو فردا: آقای سبحانی، حکم ۱۰ ضربه شلاق در چه تاريخی در مورد شما به اجرا درآمد و در زمان اجرای حکم چه برخوردی با شما شد؟


صديق سبحانی: روز پنجشنبه، دوم اسفند، از کلانتری به من خبر دادند که بايد به دادگاه بروم و خودم را معرفی کنم. من هم همان روز به دادگاه رفتم و شماره پرونده را از بايگانی گرفتم. ابتدا مبلغ ۳۵ هزار تومان مرا جريمه کردند که چون اين مبلغ پول را نداشتم، آن را قرض گرفتم. بعد از آن هم ۱۰ ضربه شلاق به من زدند. بعد هم نامه ای به من دادند که به کلانتری که حکم جلبم را داده بود بدهم تا ديگر تعقيبم نکنند.


آيا در زمان اجرای اين حکم با آن مخلفت کرديد و پاسخ آنها چه بود؟


سبحانی: من به آنها گفتم، شلاقی که به من می زنيد، فقط به من زده نمی شود. بلکه اين ۱۰ ضربه شلاق را به طبقه کارگر می زنيد. آنها هيچ چيز نگفتند و عکی العملی هم نشان ندادند.


فکر می کنيد که چرا اين حکم برای شما وساير کارگرانی که در مراسم روز جهانی کارگر شرکت کرده بوديد، به اجرا در آمد؟ چنين مراسمی در تمام ايران برگزار شد و در برخی نقاط هم به طور معمول اعتراضاتی انجام می شود، اما برخوردی که با شما شده، با ديگران صورت نگرفته است. شما فکر می کنيد علتش چيست؟


سبحانی: هدف ما از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر اين بود که درد و مشکلات خودمان را به گوش مسئولان برسانيم، اما به جای آنکه مسئولان بيايند و به دردها و مشکلات ما گوش دهند، نيروی انتظامی، امنيتی و ضد شورش را برای ما فرستادند.


احساستان در باره حکمی که اجرا شد، چيست؟


سبحانی: احساسم اين است که اين يک نوع بی احترامی به طبقه کارگر است. يعنی ارزش و احترام طبقه کارگر را زير سئوال بردند.


مشکلات کارگران در ايران و از جمله در کردستان چه جيزهايی هستند که کارگران می خواهند آنها را به گوش مسئولان برسانند؟


سبحانی: طبقه کارگر در ايران فاقد تشکيلات مستقل کارگری است، نماينده ای ندارد که از حقوق آنها دفاع کند. جلو کارگر قرارداد سفيد می گذارند که امضا کند يا آنکه چک سفيد از کارگر می گيرند که هرطور که خواستند با او رفتار کنند. همين موضوعات باعث شده است که طبقه کارگر زير فشار قرار گيرد.


خود من حدود ۱۸ سال سابقه کار دارم و ماهانه ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان حقوق می گيرم. اين درحالی است که خود دولت،خط فقر در سال جاری را ۴۵۰ هزار تومان اعلام کرده است. پس با اين حساب، من ۶۵ درصد زير خط فقر هستم. وقتی ما می آييم و می گوييم که مشکل ما اين است و زندگی ما نمی گذرد، و می خواهيم درد و مشکلاتمان را بيان کنيم، اين طور با ما برخورد می کنند.


ما کارگران به دنبال تشکيلات مستقل کارگری هستيم که بر اساس مقاوله نامه های بين المللی ۸۷ و ۹۸ تشکيل شوند. مقاوله نامه هايی که دولت جمهوری اسلامی ايران نيز آنها را امضا کرده است. دولت بايد به اين مقاوله نامه ها عمل کند، اما نه تنها هيچ به اين تعهدات خود عمل نکرده است، بلکه حتی جلو اعتراضات کارگران را می گيرد. اصلا به دردها و مشکلات کارگران توجه نمی شود که در چه فقری دست و پا می زنند و زندگی می کنند.


در کارخانه نساجی کردستان که من در آن مشغول به کار هستم، در گذشته حدود ۷۸۰ کارگر بوديم که ۶۰۰ نفر را به بهانه های مختلف اخراج کردند و حالا که ۱۸۰ نفر هستيم که کار می کنيم، با مشکلات زيادی روبه رو هستيم.


به هر حال، تمام سعی کارگران اين است که وضعيتشان تغيير کند و از اين بی حقوقی که شامل حال آنها است، رهايی يابند و نظر من اين است که تا زمانی که کارگران تشکل يا سنديکا و يا اتحاديه مستقل خودرا نداشته باشند، از اين اسارت خلاص نخواهند شد.


در پی اجرای حکم شلاق عليه شما و سه کارگر ديگر، جو شهر سنندج و افکار عمومی در اين شهر چگونه است؟


سبحانی: افکار عمومی اين مجازات ها و شلاق زدن ها را اصلا نمی پذيرد و به آن اعتراض دارد. برای مردم سنندج، اين تبديل به معما شده است و خيلی از اين احکام ناراحتند.