لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ تهران ۱۰:۱۴

ایران شناسی؛ دیدار از کنفرانس استانبول (۹) جمع بندی احسان یارشاطر و ویلیام بیمن


احسان یارشاطر
احسان یارشاطر
پس از سه روز سخنرانی، بحث و تبادل نظر، نهمین کنفرانس دوسالانه انجمن بین‌المللی ایران‌شناسی در غروب ۱۴ مرداد برابر با ۴ اوت با شام و گشت تفریحی حدود ۵۰۰ شرکت کننده بر روی عرشه یک کشتی پایان یافت. در حالی‌که حاضران در کنفرانس احساسی دوگانه به این رویداد داشتند. از یک سو شادمان بودند از اینکه طی سه روز از میان حدود ۱۲۰ جلسه کنفرانس در زمینه‌های مختلف ایران‌شناسی آنانی را که بیشتر با رشته پژوهشی یا علاقه شخصی‌شان سازگار بود برگزیده بودند و به پرسش و پاسخ و تبادل نظر درباره پژوهش‌های ارائه شده از جمله چند محقق که از ایران آمده بودند پرداخته بودند.

اما از سوی دیگر ناخشنود بودند از اینکه با حمله روزنامه کیهان وخبرگزاری فارس به برخی سازمان‌دهندگان کنفرانس و از جمله طرح اتهامات «وابستگی به صهیونیزم،‌ استکبار و امپریالیزم» و اینکه کنفرانس استانبول «پاتوق جاسوسان آکادمیک، خصوصا اسرائیلی‌ها» است،‌ سمت‌گیری وزارت علوم درباره این کنفرانس،‌ درنتیجه اعلام برائت ۱۴ دانشگاه و موسسه آموزش عالی و نهاد فرهنگی از کنفرانس سبب شده بود اغلب محققان و دانشگاهیانی که قرار بود از ایران در کنفرانس شرکت کنند در پی این موج از حضور در آن پرهیز کنند. بازتاب این احساس دوگانه را در جمع‌بندی احساس یارشاطر ایران‌شناس معمر و ارشد و سرویراستار دانشنامه ایرانیکا در نیویورک می‌شنویم.

please wait

No media source currently available

0:00 0:12:53 0:00
لینک مستقیم

احسان یارشاطر: چیزی که فورا به چشم می‌خورد این بود که متاسفانه همه کسانی که از ایران میل داشتند شرکت کنند یا حق بود شرکت کنند نتوانسته بودند شرکت کنند و جز معدودی از همکاران ایرانی‌مان نیامده بودند. و جای همکاران ایرانی‌مان در این کنفرانس خالی بود. از جهات دیگر البته مثل سایر جلسات انجمن ایران‌شناسی عده بسیاری از تمام نقاطی که در آن ایران‌شناسی رواجی دارد شرکت کرده بودند.

با اینکه راه یک قدری دور بود ولی عده‌ای بالغ بر ۵۰۰ نفر آمده بودند و سخنرانی‌های منظم و مرتب و سودمندی ایراد شد. علتش این بود که انگار که مشهور شد در روزنامه کیهان تهران نوشته بودند این لانه جاسوسی اسرائیل است و بعد هم از یک عده از دانشگاه‌ها سند گرفته بودند که متوجه شده بودند که نباید بروند و تشکر هم کرده بودند که این حقیقت را بر آنها مکشوف کردند. البته آدم متاثر می‌شود برای اینکه البته یک دولت می‌تواند با یک چیزهایی مخالف باشد و با یک چیزهایی موافق باشد. ولی آدم خجالت می‌کشد از اینکه گاهی حرف‌هایی اینقدر ابلهانه زده شود.

خب می‌توانستند دلایل دیگری بیاورند. و الا یک عده آمریکایی و کانادایی و ژاپنی و لهستانی و فرانسوی و اینها چه جاسوسی برای اسرائیل باید بکنند که احتیاجی دارد اسرائیل از این وضع طلب جاسوسی کند.

آقای دکتر یارشاطر، این مساله آیا قابل رفع است؟ یعنی می‌شود کاری کرد که این بی‌اعتمادی برطرف شود؟

والله من تردید ندارم که کسانی که صاحب کار هستند اینقدر هوش و درایت دارند که بفهمند این حرف‌ها تمام بیهوده است. جز اینکه به علل سیاسی و برای جلوگیری از اینکه اشخاص تماس عادی با سایر مجامع بین‌المللی دنیا داشته باشند به این نوع حرف‌‌های واهی توسل می‌کنند. و آدم واقعا خجل می‌شود برای اینکه هر چه باشد دولت ماست و آدم انتظار دارد که اسباب سرافرازی و افتخار ما باشند. ولی خب این جور حرف‌ها که می‌زنند جز اینکه همه را به خنده وادارند هیچ فایده‌ای نه برای آنها دارد و نه برای کس دیگری.

آقای دکتر یارشاطر، شما بیش از شش دهه است که در کنفرانس‌های مختلف ایران‌شناسی شرکت داشتید. فکر می‌کنید وضعیت ایران‌شناسی چگونه است؟ اگر از این کنفرانس بخواهید نتیجه گیری کنید.

به نظر من با اینکه راه استانبول دورتر از سایر جاهایی است که معمولا این کنفرانس‌ها در آنجاها تشکیل می‌شود جمعیت بسیار خوبی آمده بودند. جمعیت زیادی از تمام نقاط دنیایی که در آنجا ایران‌شناسی رواج دارد آمده بودند. بالغ بر ۵۰۰ نفر آمده بودند. و سخنرانی‌های منظم و مرتب و سودمندی ایراد شد. بعضی فوق‌العاده خوب بود. خود من مثلا با شنیدن بعضی از سخنرانی‌ها توانستم نویسنده‌ای برای مدخل‌هایی که در دانشنامه ایرانیکا لازم داشتیم پیدا کنم و بعد که برگشتم برای آنها دعوت بفرستم.

مثلا فرض کنید یک کسی راجع به یکی از پارسی‌های هندوستان به اسم دینشاه ایرانی صحبت می‌کرد که ما یک مقاله خیلی مختصری درباره‌اش نوشتیم. و من در صدد بودم که اگر آدم مطلعی پیدا شود تقاضای مقاله مفصل‌تری کنیم و همینطور هم شد. همینطور یک کسی سخنرانی بسیاری خوبی راجع به فریدون آدمیت مورخ دوران مشروطیت ایران کرد که از او هم من دعوت کردم که مقاله‌ فریدون آدمیت را بنویسد.

الیور باست،‌ دانشگاه منچستر ...

... بله. بله. دیگران هم البته در صدد جستجوی مطلبی بودند و میل داشتند با مطلبی آشنا شوند خب در این جور جلسات اولا دیدن همکاران و گفت‌وگو با آنها یا حضور در کنفرانس‌ها و شنیدن سخنرانی‌ها اینها همه کمک می‌کند و ایران‌شناسی را چند قدمی پیش می‌برد. مغتنم است البته.

آقای یارشاطر، درباره کارهای مشابه در زمینه ایران‌شناسی که در خود ایران انجام می‌شود نظرتان چیست؟

در ایران هم البته همینطور است. مثلا در ایران دو دایره‌المعارف بزرگ اسلامی هست. هر دو دایره‌المعارف‌های بسیار خوبی هستند. همینطور فرهنگستان انتشاراتی دارند. انتشارات فوق‌العاده مفید و افراد دانشمندی که با جدیت تمام به پژوهش مشغول‌اند. خب با این نوع کنفرانس‌ها یک نوع تبادل نظر، تعاطی افکار به عمل می‌‌آید و این خودش مشوق پژوهش و تحقیق است. حالا جوان هم که باشند به طریق اولی این مطالب برایشان بیشتر تازگی دارد.

*

در میان حاضران در کنفرانس استانبول یک ایران‌شناس آمریکایی که به ایران رفت و آمد دارد تصمیم گرفت به مسوولان سازمان ملل نامه‌ای بنویسد تا از آنان بخواهد به مسوولان جمهوری اسلامی ایران بگویند ادامه مناسبات دانشگاهی و فرهنگی میان محققان مقیم ایران و ایران‌شناسان در سراسر جهان تا چه حد می‌تواند مفید باشد. در حاشیه کنفرانس و در صف انتظار برای اتوبوسی که حاضران را به کشتی سیاحتی بر روی بسفر می‌برد با ویلیام بیمن، انسان‌شناس و مدیر بخش خاورمیانه شناسی دانشگاه مینه‌سوتای آمریکا درباره نامه‌‌اش گفت‌وگو کردم.

آقای ویلیام بیمن،‌ شما نظرتان در مورد پانل‌هال مختلف کنفرانس امسال انجمن بین‌المللی ایران‌شناسی چه بود؟

ویلیام بیمن:‌ واقعا خیلی برجسته بود. از هر لحاظ. صد در صد علمی بود از اول تا آخر. پانل‌ها که مخصوصا من دوست داشتم راجع به هندسه،‌ مجسمه‌های ایرانی،‌ تاریخ هنر،‌ زبان‌شناسی و تاریخ... مخصوصا تآتر. هم قبل از انقلاب هم بعد از انقلاب. و موزیک. این موضوعاتی است که اصلا سیاسی نیست. صد در صد علمی است. از برجسته‌ترین متخصصان ایران‌شناسی در دنیا آمدند. آقای کندو از ژاپن آمدند. از هند آمدند. از آمریکا،‌ از انگلستان،‌ از فرانسه، از ایتالیا... جالب است کسانی که آمدند فارسی‌شان روان است.

صد در صد می‌خوانند و صحبت می‌کنند. اینها دوست تمدن ایران هستند. به طور کلی. و دوست مردم ایران هستند. برای همین مهم است که ما فرصت داشته باشیم که گاهگاهی به هم برسیم و راجع به این موضوع‌ها که هم برای مردم ایران مهم است و هم برای مردمی که ایران را دوست دارند.

در کنفرانس صحبتش بود که شما از اینکه بعضی از محققان و دانشگاهی‌ها نتوانستند بیایند اینجا و مطالب‌شان را ارائه دهند خوشحال نبودید و تصمیم گرفتید به سازمان ملل نامه بنویسید و مساله را با آنها در میان بگذارید.

مخصوصا کسانی که در سازمان ملل هستند یک چشم دارند به محیط بین‌المللی و فکر می‌کنم که باید آگاه باشند که در این دنیا صدها افراد هستند که هم زندگی‌شان را دوختند به شناخت تمدن و فرهنگ ایران و فرصت ملاقات با متخصصان ایرانی که شاید از ایران توانستند بیایند مخصوصا مهم است. ما در آمریکا به سختی می‌توانیم به ایران برویم الان. حتی بعضی از اروپایی‌های به سختی با محیطی که وجود دارد به ایران می‌توانند برسند. پس در استانبول جایی که همه می‌توانند بیایند خیلی مهم بود که ما فرصت ملاقات با دوستان و متخصصان برجسته ایران را داشته باشیم.

می‌خواستم نمایندگان ایران در سازمان ملل بدانند که چقدر مهم است که این فرصت را داشته باشیم. نه فقط برای اشخاص بلکه برای دانش در این دنیا که دنیا پیشرفت کند در فهم و تجزیه تحلیل راجع به فرهنگ ایران و شناخت فرهنگ ایران.

شما از استادان آمریکایی هستید که به ایران می‌روید و می‌آیید. کم اند تعداد استادان آمریکایی که بروند به ایران و بیایند. الان فکر می‌کنید این نامه شما چقدر ممکن است تاثیر داشته باشد؟ نامه را به چه مقامی در سازمان ملل نوشتید؟

من سعی کردم نامه‌ام تهدید مانند نباشد. من خواهش کردم سازمان ملل به رفقایشان در ایران بنویسند یا صحبت کنند که بدانند که این انجمن (انجمن ایران‌شناسی) ۶۰ سال عمر دارد و فقط و فقط علمی است و هدف سیاسی ندارد و هرچه در مطبوعات یا رسانه‌های عمومی راجع به این کنفرانس و افرادی که این کنفرانس نوشته بود اشتباه بود. امیدوارم رفقایشان را در ایران آگاه کنند که این طوری است.

*

ویژه برنامه دیدار از کنفرانس استانبول تنها شمه‌ای بود از آنچه در این کنفرانس گذشت. کنفرانسی که از جمله برای شرکت در آن یک دختر و پسر نوزده بیست ساله لیتوانیایی از کشورشان ترک این ماشین و آن ماشین به استانبول آمده بودند. با نهمین و آخرین شماره این ویژه برنامه دفتر این دیدار بسته می‌شود. به پایان می‌رسد دفتر،‌ حکایت همچنان باقی است.
XS
SM
MD
LG