لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۸:۱۶

«رئيس جمهور ميرقنبر»؛ اعتراض به بی‌عدالتی


پوستر فیلم
پوستر فیلم

«رئيس جمهور ميرقنبر» عنوان يکی از ۱۸ فيلم محمد شيروانی است که طی ۱۸ سال اخير ساخته شده اند و امکان نمايش در ايران نداشته اند، اما به لطف جهان ديجيتال به تازگی اين فيلمساز تمامی فيلم هايش را بر روی صفحه شخصی اش در اينترنت قرار داده و به اين شکل به اين «بی‌عدالتی» درباره عدم نمايش فيلم هايش اعتراض کرده است: «من به اين بی‌عدالتی اعتراض دارم و همه ۱۸ فيلم سينمايی و غير سينمايی ام - توقيفی و آزاد - که در طول ۱۸ سال گذشته، از انتشار در کشورم محروم بوده‌اند را از ۲۰ خرداد ۹۴ بر روی وب سايت شخصی‌ام منتشر می‌کنم.»

«رئيس جمهور ميرقنبر» مستندی است درباره يک روستايی ساده دل که رويای رئيس جمهور يا نماينده مجلس شدن دارد و طی دهه ها در انتخابات مختلف شرکت کرده است.

اين فيلم در آخرين روزهای دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی ساخته شد و همزمان با انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رئيس جمهور، برای اولين بار در جشنواره لوکارنو به نمايش درآمد، اما اجازه نمايش در ايران نيافت.

شيروانی درباره اين فيلم می نويسد: «تا يکسال [پس از جشنواره لوکارنو] در ايران بخاطر عنوانش اجازه نمايش نداشت و با اينکه داوران فستيوال فجر انتخابش کرده بودند، بخاطر مضحک جلوه کردن ذهنيت روستايی و پوپوليستی دولتمردان و شباهت های اتفاقی با شعارهای ريس جمهور وقت از جريان فستيوال کنارگذاشته شد. يکسال بعد داوران جشن خانه سينما جايزه بهترين کارگردانی سال رو به فيلم دادند اما با وجود نمايش در ۴۰ کشور، بخاطر تعميم پذيری به دولتها تا به امروز در ايران منتشر نشده و تنها چند نمايش محدود و دست به دست[داشته است].»

فيلم با يک فاصله گذاری شروع می شود؛ شيروانی و گروهش با اتوموبيل در حال فيلمبرداری مير قنبر، سوار بر دوچرخه هستند که ميرقنبر در ميانه کار می ايستد و می گويد که ديگر نمی خواهد سوژه فيلم باشد. او گمان می کند مورد سوء استفاده واقع شده. از همين جا فيلمساز نوعی فاصله گذاری ايجاد می کند که تا انتهای فيلم بر آن پايبند است؛ يک تمهيد خودآگاه در روايت اثر که به مدد آن فيلم لايه های مختلفی می يابد.

در برخی صحنه ها حضور گروه فيلمبرداری پررنگ و کاملا مشخص است و بوم های داخل کادر، اين فاصله گذاری را بيش از پيش موکد می کند و نوعی فيلم در فيلم با تماشاگر قسمت می شود.

در لايه اول با فيلمی روبرو هستيم که به شکل مستند در حال روايت زندگی و احوال روستايی ساده دلی است که می خواهد با رئيس جمهور يا نماينده مجلس شدن به داد اهالی ده برسد و آنها را از فقر برهاند. شخصيت هايی از اين دست در ايران بسيار می توان يافت و مير قنبر تنها نمونه ای از آنهاست که گمان می کند می تواند با تبليغ در روستاهای مجاور و شعار دادن درباره رفع فقر، طرفدارانی پيدا کند و به عنوان رئيس جمهور يا نماينده مجلس انتخاب شود.

اين لايه فيلم - شايد بی آن که قصد مستقيم فيلمساز باشد، چرا که فيلم در دوره پيش از احمدی نژاد ساخته شده - به شدت با شعارها و عقايد و تبليغات محمود احمدی نژاد همخوان است؛ نوعی پيشگويی که خبر از رئيس جمهوری می دهد که با کمترين سواد و دانش سياسی و اجتماعی، با تکيه بر حرف های پوپوليستی می خواهد مردم ساده دل را با خود همراه کند.

«در راه هدفم از شهادت نمی ترسم»، «استعفا نمی دهم و تا پای جان می ايستم»، «ما بحث مان سران آمريکاست و نه ملت آمريکا»، «دموکراسی دين اسلام بهترين دموکراسی است» و «آزادی بيان بايد درچارچوب مقررات اسلامی باشد و به نظام لطمه نزند»، حرف هايی است که در موقعيت هايی کمدی بر زبان مش قنبر جاری می شوند، اما عجيب اين که بعدتر حرف هايی از اين دست در دنيای واقعی به طرز حيرت انگيزی از زبان احمدی نژاد و دولتمردان او - و حتی رئيس جمهور بعدی - تکرار می شود.

از اين رو فيلم موقعيتی را بنا می کند که - احتمالا ناخواسته - به وضعيت حاکم پيوند می خورد. بداقبالی شيروانی در عدم نمايش فيلم اش، نه بخاطر انتخاب سوژه بلکه به دليل همزمانی آن با موقعيت سياسی مضحک - و البته دردناکی- است که يک رئيس جمهور پوپوليست برای ايران به ارمغان آورد.

فيلم ساختار حساب شده ای دارد و فيلمساز فاصله گذاری با موضوع اش را هم در درون فيلم و هم در بيرون از آن رعايت می کند. از طرفی بارها به ما يادآوری می کند که ما در حال تماشای يک «فيلم» هستيم و از طرف ديگر، خارج از فضای فيلم، درباره شخصيت اصلی موضع نمی گيرد. هرچند ممکن است در وهله اول به نظر برسد شيروانی در حال به سخره گرفتن شخصيت اصلی است، اما جزئياتی حساب شده اين فرض را بر هم می زند. شيروانی با فاصله به او نگاه می کند و اگر ما در صحنه هايی می خنديم به دليل کمدی شخصيت نيست، بلکه کمدی موقعيت است که ما را می خنداند.

سکانس هايی نظير شام خوردن ميرقنبر با همسر و دستيارش و همين طور حلقه انداختن او به انگشت همسرش، چهره ای انسانی - و نه کمدی - از شخصيت اصلی فيلم ارائه می کند؛ با اين حال چند صحنه طعنه آميز از حضور حيوانات در فيلم، نشان می دهد که شيروانی ظاهرا نمی تواند دست از شيطنت هايش بردارد؛ شيطنت هايی که در چيدمان او در جشنواره روتردام با مضمون «فيل در تاريکی» به اوج می رسيد.

XS
SM
MD
LG