لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۳:۵۷

با آذر پژوهش؛ از گویندگی در رادیو رضاییه تا اجرای برنامه «گلها»


آذر پژوهش، گوینده رادیو و برنامه گلها در ایران
آذر پژوهش، گوینده رادیو و برنامه گلها در ایران
آذر پژوهش از پیشکسوتان رادیو در ایران و یکی از گویندگان برنامه «گلها» که به موسیقی اختصاص داشت در گفت و گویی با رادیو فردا تاریخچه فعالیت های خود در رادیو ایران را بازگو می کند و اینکه چگونه شد به اجرای برنامه در برنامه «گلها» پرداخت.

خانم پژوهش ۷۱ ساله است و هم اکنون در فرانسه زندگی می کند.

خيلی ها دوست دارند در مورد صدای جاودان شما در راديو و اينکه شما کارتان را از کجا شروع کرديد بشنوند؟ چطور به راديو ايران آمديد؟ می دانم که کارتان را با راديو رضاييه (ارومیه) آغاز کرديد و بعد به تهران آمديد. بد نيست که برای شنوندگان ما از اين جا اين قصه را شروع کنيد که آذر پژوهش چگونه به راديو ايران راه پيدا کرد؟

آذر پژوهش: پدر من در ماموريت آذربايجان که از تهران می رفت، ریيس فرهنگ بود و مادرم دانش آموخته دبيرستان بهشت آيين اصفهان و در خوی دبير زبان انگليسی بودند.

من در هشتم آذرماه ۱۳۱۹ در خوی به دنيا آمدم. پدر بزرگم در زمينه درک شعر و ادب در من از همان زمان کودکی نقش موثری داشت و برای حفظ کردن هر شعر و سريع خواندن آن يک خروس قندی به من جايزه می داد. طبيعی است که کودکی در اين بستر فرهنگی و تشويق اگر استعداد و علاقه هم داشته باشد، رشد می کند.

به طوری که من اولين بار در شش سالگی در دبستان فردوسی در تهران درست زمانی که شاگرد کلاس اول دبستان بودم، پشت ميکروفن رفتم در جشن فرهنگی مدرسه قطعه معروف «اشک يتيم» پروين اعتصامی را دکلمه کردم.

البته در سال هايی که در راديو ايران کار می کردم هر گاه ترديدی برای بيان صحيح يک کلمه داشتم- چون من خيلی به اين موضوع اهميت می دادم که مبادا يک کلمه را غلط تلفظ کنم- هر وقت چنين ترديدی در من ايجاد می شد از دو استادم جلال همايی و دکتر محمد معين کمک می گرفتم.

خانم پژوهش شما پس از گذران دوران کودکی، به خصوص در زمينه شعر و ادبيات ذهن تان پرورش پيدا کرد. ولی وقتی وارد کار راديو شديد کارتان را با خبر شروع کرديد. برای ما و شنوندگان ما توضيح بدهيد که شما با آن قريحه حساسی که داشتيد چطور کارتان را در راديو با خبر شروع کرديد؟

من خيلی زود ازدواج کردم. به همراه همسرم به محل ماموريت او در شهر رضاييه رفتم. اين جابجايی اواخر سال ۱۳۳۶ و اوايل سال ۱۳۳۷ بود. در آن جا مسئول روابط عمومی استانداری در استان شدم و خبرهای استان را هر روز ظهر به راديوی رضاييه می بردم و می خواندم. آقای نخجوانی مدير وقت راديو رضاييه با اصرار زياد استاندار را راضی کرد تا من خبرهای راديو را هم بخوانم و به اين ترتيب بود که گوينده و خواننده برنامه راديو رضاييه شدم.

در برنامه گلها ۴۸۷ شاعر و ترانه سرا، ۷۵ آهنگساز و تنظيم کننده، ۹۰ تک نواز و سرپرست ارکستر، ۱۵ گروه محلی و ۵۶ خواننده و ۳۰ گوينده شرکت داشتند. اين برنامه يک ارثيه ملی است که امروز با همت يک زوج دانشمند غربی همان طور که خواسته پيرنيا بود، جاودان شد.
آذر پژوهش، گوینده برنامه گلها
بچه دو ساله ام به بيماری سختی دچار شد و ما برای معالجه او همه چيز را رها کرديم و به تهران آمديم. البته معالجات هم نتيجه نداد و در نهايت او را از دست داديم. آن موقع بود که من برای اولين بار به راديو ايران آن زمان رفتم.

همان روز اولی که به راديو رفتم با داوری آقای تقی روحانی امتحان گويندگی دادم و فردای آن روز، يعنی فقط چند ساعت بعد و ساعت دو بعد از ظهر روز بعد، به اتفاق آقای سعادت مشروح اخبار را در راديو ايران می خواندم.

اين کار در تمام طول دوران راديو بی سابقه بود. من در تمام طول خدمتم علاوه بر گويندگی بخش های اصلی خبر، اجرا کننده برنامه مختلف راديويی از جمله «ادبيات جهان»، «شهر سخن»، «کاروانی از شعر و موسيقی»، «جلوه های زيبايی در ادب فارسی»، «قصه شمع»، در تالار رودکی، جشن های سالگرد راديو ايران، رپرتاژ مستقيم از مراسم مختلف و گاه از فرودگاه مهرآباد به مناسبت ورود و خروج سران کشورهای مختلف از ايران و برنامه های هنر برای مردم در شهرستان ها و تهران و در جاهای مختلف و بسياری از اين دست برنامه ها بودم.

خانم پژوهش، شما بعد از مدتی از راديو به برنامه جاودان گلها هم رفتيد و يکی از درخشان ترين فصل های کار شما همکاری با برنامه گلهاست و شعرهايی که در اين برنامه دکلمه می کرديد. برای ما کمی از برنامه گلها بگوييد. اصلا چطور شد که به برنامه گلها رفتيد؟

شما مرا به ۵۰ سال پيش می بريد و خاطره های زيبای زندگی . يک روز که من به سرعت داشتم برای خواندن خبرهای روز می رفتم، در حياط راديو و از کنار اتاق های ساختمان راديو می گذشتم، يکباره صدای ضربه هايی که به شيشه می خورد توجه ام را جلب کرد.

پشت پنجره آقای پیرنيا بود که به من اشاره می داد که بروم داخل. وقتی پيش ايشان رفتم چند بيت شعر به دست من داد که بخوانم. با خواندن اولين بيت شعر آقای پيرنيا که فوق العاده مورد احترام من و همه بود، و خواستار تکيه کلام هميشگی اش که همان روش قديمی شعر خواندن با تکيه بر رديف و قافيه است، شد.

در اولين برخورد و در اولين لحظات فضا به سمتی می رفت که همکاری ما در همان جا قطع شود. از ايشان اصرار و از من انکار که من هرگز به رديف و قافيه در شعر کاری ندارم و تکيه ام بر منظور و جان کلام شاعر است.

طبعا اگر نمی پسنديدند من کاری از دستم برنمی آمد. البته ايشان قبول کردند و من هرگز فکر نمی کردم که اين برنامه ها ماندنی شود.

همان طور که می دانيد داوود پيرنيا فرزند مشيرالدوله بود. مردی از خانواده فرهنگ و ادب و سياست بود. او همه چيز را رها کرد و فقط به تهيه برنامه گلها پرداخت. تقريبا از تمام هنرمندان درجه يک مملکت در رشته های شعر و موسيقی به خوبی و به جا استفاده کرد تا اين گنجينه با ارزش به وجود آمد. البته نقش بسيار تعيين کننده و با اهميت وزير وقت و سرپرست دستگاه راديو، آقای نصرت الله معينيان را نبايد از ياد برد.

در اين برنامه ها ۴۸۷ شاعر و ترانه سرا، ۷۵ آهنگساز و تنظيم کننده، ۹۰ تک نواز و سرپرست ارکستر، ۱۵ گروه محلی و ۵۶ خواننده و ۳۰ گوينده شرکت داشتند. اين برنامه يک ارثيه ملی است که امروز با همت يک زوج دانشمند غربی همان طور که خواسته پيرنيا بود، جاودان شد.

خانم جين لويسون و همسرشان پرفسور لويسون با استفاده از بودجه تحقيقاتی دولت انگليس به مدت پنج سال به جمع آوری و تحقيق در مورد برنامه گلها پرداختند. امروز مجموعه برنامه گلها در اختيار کتابخانه لندن است.

شما باور نمی کنيد اگر بگويم که جوانان ۱۷ يا ۱۸ ساله امروز از داخل ايران از شور و حرارت برنامه گلها و نحوه شعرخوانی و آواز خوانی در اين برنامه ياد می کنند.

خانم پژوهش در صحبت های تان به محبوبيت و شهرتی که در کار راديو و در کار برنامه جاودان گلها پيدا کرديد، اشاره کرديد. پرسشی که برای من مطرح است اين است که شما هيچ وقت گرفتار وسوسه دوربين نشديد؟ علاقمند نبوديد که در تلويزيون هم فعاليت داشته باشيد؟

من در ايران که بودم بسياری از کارهايی که می کردم پخش تلويزيونی هم داشت. اما اينکه بروم مستقيم بنشينم و گوينده تلويزيون هم بشوم ، فرصت نبود. همچنين آن زمان آقای معينيان زياد ميل نداشتند که گوينده های تلويزيون و راديو در هر دو جا کار کنند. اصولا می دانيد مردم با صدايی که از راديو می شنوند يک پيوندی برقرار می کنند که خودشان به هر شکلی که بخواهند تصوير گوينده را در ذهن شان ترسيم می کنند.

اگر اشتباه نکنم شما بعد از انقلاب از ايران خارج شديد. برای شنوندگان ما بگوييد که چرا از ايران خارج شديد؟ دقيقا کی از ايران بيرون آمديد و بعد از اينکه از ايران خارج شديد آيا فرصتی دست داد که بتوانيد فعاليت های حرفه ای تان را در خارج از کشور هم ادامه بدهيد؟

من چهار بچه داشتم. اين بچه های من در مدرسه رازی درس می خواندند. من و شوهرم هزينه سنگينی برای درس خواندن اينها در ايران می پرداختيم. وقتی بررسی کردم ديدم که در فرانسه تحصيلات مجانی است. به همين دليل هم تصميم گرفتم که بچه ها را بردارم و ببرم فرانسه.

قصدم اين نبود که به کلی از کار راديو کنار بکشم. قصدم اين بود که بيايم فرانسه و بچه ها را سر و سامان بدهم. اين مسئله به هفت يا هشت ماه قبل از وقوع انقلاب برمی گشت. من در ارديبهشت سال ۵۷ بچه ها را برداشتم و به پاريس رفتم. در اين جا به جايی انقلاب پيش آمد. روزنامه به دستمان نمی رسيد و ارتباطات قطع شده بود. اتفاقات و مشکلات بيشتری رخ داد.

البته من اگر از پاريس به آمريکا می رفتم شايد در آمريکا زمينه فعاليت کاری زيادی داشتم.
اين مستلزم اين مسئله بود که خانواده ام را فراموش می کردم. به هر حال هيچ وقت ارتباطم را با اين کار قطع نکردم. در تمامی مصاحبه ها شرکت کرده ام در طول اين سالها. در تلويزيون ها گفت و گو کرده ام و با راديوها مصاحبه کرده ام.

الان راديو گوش می کنيد؟ راديوی محبوب تان کدام است؟ کار راديوهای مختلف و اجراها را چطور می بينيد؟ کار گوينده های مختلف راديويی را چطور ارزيابی می کنيد؟

من به راديوهای فارسی زبان گوش نمی دهم. ولی گه گاهی تلويزيون های فارسی زبان را می بينم. از لحاظ گويندگی که موضوع مورد نظر ماست من به جز يک استثناء هايی، می بينم که تقريبا هيچ کدام از گويندگان آن اصولی که در آن زمان اصل محسوب می شد و به آنها اهميت می داديم، مثل تکيه کلام ها، را رعايت نمی کنند.

راديو زبان رسمی يک ملت است. همه مردم از گويندگان راديو تقليد می کنند. اين مسئوليت کمی نيست که بر دوش گويندگان راديو گذاشته شده است. تکيه کلام های صحيح چه در گفتار، چه در خبر و چه در شعر مهمترين موضوع است.

حالا من کاری به اين مسئله ندارم که بی شک صدای خوب هم شرط اصلی کار است که ظاهرا امروز از مد افتاده است. بسيار خوب. ولی بيان گوينده ديگر اصل قضيه است.
XS
SM
MD
LG