لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۷:۲۲

سینماگران ایرانی، زندان و کارزارهای بین المللی هنرمندان


در روزهای گذشته سینمای ایران باز خبر ساز بود. اعتراض ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، نگار جواهریان، هانیه توسلی و باران کوثری، پنج بازیگر زن به گفته های فرج الله سلحشور کارگردان یوسف پیامبر که درباره سینمای ایران لفظ «فاحشه خانه»‌ را به کار برد.

او با اشاره به خبری در باره تلاش علی سرتیپی تهیه کننده ایرانی برای دعوت از آنجلینا جولی هنرپیشه هالیوود از این عبارت استفاده کرد. فرج الله سلحشور بعد گفت حرفش بد منعکس شده.

روز دوشنبه بیست سینماگر، هنرمند و هنردوست ایرانی مقیم کشورهای مختلف جهان با انتشار نامه سرگشاده ای به برخوردهای قوه قضاییه و معاونت سینمایی وزارت ارشاد ایران به برخی سینماگران مقیم ایران اعتراض کردند.

برنامه «پیک فرهنگ» درباره توهین به سینماگران ایرانی و بازداشت های حوزه سینما
please wait

No media source currently available

0:00 0:09:04 0:00
لینک مستقیم


بازداشت و سپس آزادی موقت سه مستند ساز تنها با قید وثیقه، ادامه بازداشت مجتبی میرطهماسب، کارگردان و کتایون شهابی پخش کننده و تهیه کننده، حکم یک سال حبس و ۹۰ ضربه شلاق برای مرضیه وفامهر، بازیگر، حکم یک سال حبس بازیگر دیگر،‌ رامین پرچمی و قطعی شدن حکم شش سال حبس برای جعفر پناهی و یک سال زندان برای محمد رسول اف، کارگردانان ایرانی مواردی است که در این نامه به آن اعتراض شده است.

امضاکنندگان از این جمله اند: بهروز وثوقی،‌ شهره آغداشلو، نازنین بنیادی و نگار زادگان،‌ بازیگران سینما؛ کارگردانان محسن مخملباف و دخترانش سمیرا و حنا، بهمن قبادی،‌ شیرین نشاط، رضا علامه زاده،‌ شجاع آذری و سپیده فارسی؛ به علاوه مستندسازان مازیار بهاری،‌ علی صمدی احدی،‌ نیما سروستانی، فرامرز رهبر و عباس بختیاری عضو کمیته افتخاری آکادمی فرانسه.

در کناره همه اینها، هوشنگ توزیع،‌ بازیگر و کارگردان تئاتر است که در این باره به ما گفت:

هوشنگ توزیع: من به طور قطع با هرگونه زندان برای هر روشنفکر و هنرمندی مخالفم. جواب روشنفکران و هنرمندان را همیشه مردم داده اند و نه دادگاه ها. اگر در همین آمریکا قرار بود به این شیوه با هنرمندان رفتار کنند اصلا صنعت سینمایی وجود نمی داشت با در نظر گرفتن این که صنعت سینمای آمریکا به اندازه نفت ایران سرمایه وارد این مملکت می کند.

این حرف هایی که این آقای فرج الله سلحشور زده نمونه طرز تفکر حاکمیت است. روزنامه کیهان مگر هر روز چه می نویسد؟ رییس جمهور مگر هر روز چه می گوید؟ این آقای سلحشور در سیستمی دارد زندگی می کند که چندی قبل به دلیل اهانت به اعضای سینمای ایران در دادگاه محکوم شد. ولی چون خودی بوده به او تخفیف دادند و فقط چهار هزار تومان جریمه اش کردند. یعنی سه دلار و بیست و پنج سنت!‌

هوشنگ توزیع
دستگیری و حبس این هنرمندان سینما به سادگی به این ترجمه می شود که مسوولان دارند داد می زنند که بابا، دنیا دموکراسی بی خیال! قدرت دست ماست و هر کار که دلمان بخواهد می کنیم. اگر هم ای روشنفکران و ای فیلمسازانی که درد مردم و درد حقیقت دارید ناراحت اید کار نکنید!‌ ما خودمان کارگردان و فیلمساز داریم. در زمینه کمدی ده نمکی ها را داریم. در زمینه تاریخی فرج الله سلحشور را داریم.

من فیلم اخراجی ها را ندیده ام. لازم هم نبود که ببینم. ولی نامه زیبا و دردناک پیمان معادی را خوانده ام. تصویر در آن جامعه خیلی روشن است. هر کس قدرت دارد هر کاری عشق اش می کشد می کند. ما هم هی تعجب می کنیم و با خودمان می گوییم ا ِ مگر اینها به آبروی جهانی خودشان فکر نمی کنند! نه خیر! نمی کنند. این حرف هایی که این آقای فرج الله سلحشور زده نمونه طرز تفکر حاکمیت است.

روزنامه کیهان مگر هر روز چه می نویسد؟ رییس جمهور مگر هر روز چه می گوید؟ این آقای سلحشور در سیستمی دارد زندگی می کند که چندی قبل به دلیل اهانت به اعضای سینمای ایران در دادگاه محکوم شد. ولی چون خودی بوده به او تخفیف دادند و فقط چهار هزار تومان جریمه اش کردند. یعنی سه دلار و بیست و پنج سنت!‌

خوب وقتی توهین این قدر ارزان است چرا ما باید تعجب کنیم که یکی از ستایشگران رییس جمهور کودتا راجع به بازیگران زن این عقیده را دارد. این چهره ای که من از این آقا دیدم به خصوص وسط عکس های پنج بازیگر زیبای ایرانی می توانم قسم بخورم که توی دلش دارد یک چیز دیگر می گوید. دارد محرومیت هایش را داد می زند. دارد می گوید که الهی یک روز من بتوانم با شماها کار کنم. کاش همه مجموعه عکس ها را روی صورت شما دیده بودم. این عکس تاریخی است به نظر من. آن صورت برافروخته دژم پر از نیاز. اما نهایتا من از این همه یگانگی که در میان هنرمندان و روشنفکران ایرانی وجود دارد که هیچ حرفی را بدون جواب نمی گذارند حظ می کنم. خودم را در کنار آنها و با آنها می دانم.»

در میان سینماگران بازداشت شده چهره هایی بیشتر و چند تن کمتر نام آشنایند. اقدام های سینمادوستان در خارج از ایران تا چه حد می تواند بر پرونده دسته دوم اثر بگذارد؟

این پرسش را با ناصر زراعتی، مستند ساز در گوتنبرگ سوئد و از دست اندرکاران اعتراض به روند برخورد به سینماگران مقیم ایران در میان گذاشته ایم.

آقای زراعتی، عفو بین الملل و همچنین سینماگرانی به این بازداشت ها اعتراض کرده اند اما شهرت مستندسازان به طور کلی کمتر از کارگردانان فیلم های داستانی است. به انضمام این که در مورد جعفر پناهی و محمد رسول اف به خاطر اینکه جایزه برده بودند شناخته تر شده بودند. آیا فکر می کنید اعتراض های گسترده ای که برای این دو نفر شده بود، زمینه ای برای راه اندازی درباره مستند سازان دارد؟

ناصر زراعتی: من فکر می کنم اگر زمینه اش هم نباشد ما باید تلاش کنیم که این زمینه فراهم شود. یعنی واقعا همینطور است. کسانی که نامی دارند و شهرتی دارند و در جهان می شناسندشان طبیعتا بیشتر ازشان حمایت می شود. من فکر می کنم با کسانی مثل همین مستندسازها که فیلم های شان را برای من اینجا فرستاده اند و تعدادی شان را نمایش دادیم با کارهایشان آشنا هستم و بسیار بچه های بااستعدادی هستند. اینها در واقع امیدهای سینمای آینده ایران هستند. هم کارهایی که انجام داده اند و هم انجام خواهند داد.
یک فیلمسازی را فکر کنید بیایند و همسرش را بگیرند و ببرند و وقتی یک اعتراض کوچک هم می کند بعد بیایند بگویند چون شما این حرف را زدید پس ما ایشان را بیشتر نگه می داریم. یا من شنیده ام که به خانواده اینها گفته اند که شما اگر با رسانه ها مصاحبه کنید کار اینها را خراب تر می کنید. این یک تمهید و در واقع کار رذیلانه ای است که مدتهاست دارند اینها می کنند و می دانیم که بدتر است. یعنی باید اعتراض شود و باید خبرها گفته شود.

ناصر زراعتی

دیدم که سینماگران سینماتک فرانسه و جاهای دیگر اعتراض کردند. آن نامه ها را خود من هم امضا کردم برای دوستان فرستادیم. فکر می کنم که باید این زمینه را ایجاد کنیم. نه این که صبر کنیم که دیگران این کار را بکنند. شما درست می گویید. چون جعفر پناهی خوب شهرت داشته و جایزه گرفته و در سراسر جهان می شناسندش طبیعتا از فیلمسازان هالیوود گرفته تا هر جشنواره ای می آید و به آن اعتراض می پیوندد. دیدیم که اثر هم داشت.

یعنی درست است که هنوز تمام نشده و آن شمشیر داموکلس هنوز بالای سر جعفر پناهی هست و نه می تواند فیلمی بسازد و نه می تواند از ایران خارج شود و به گروگان گرفته شده در واقع،‌ ولی همین که از زندان رها شد یک پیروزی بزرگ بود. الان هم به نظر من باید همین کار را کرد. به خصوص نباید فریب این بازی های این آقایان را خورد. خانواده های اینها را تحت فشار قرار می دهند.

مثلا در مورد خانم مرضیه وفامهر... همسر ناصر تقوایی است. ناصر تقوایی یکی از افتخارات سینمای ایران است. یکی از بهترین فیلمسازان جهان است. یک فیلمسازی را فکر کنید بیایند و همسرش را بگیرند و ببرند و وقتی یک اعتراض کوچک هم می کند بعد بیایند بگویند چون شما این حرف را زدید پس ما ایشان را بیشتر نگه می داریم. یا من شنیده ام که به خانواده اینها گفته اند که شما اگر با رسانه ها مصاحبه کنید کار اینها را خراب تر می کنید. این یک تمهید و در واقع کار رذیلانه ای است که مدتهاست دارند اینها می کنند و می دانیم که بدتر است. یعنی باید اعتراض شود و باید خبرها گفته شود و هرچه اینها را نگاه دارند...

خوب دوستانی که در ایران هستند نمی توانند و من می فهمم. مثلا حتما دیدید اطلاعیه ای که خانه سینما داد. خوب خیلی محتاطانه بود و مجبور شده بودند حتی خیلی ادب به خرج بدهند و از خیلی چیزها یاد کنند. ولی واقعا نمی شود بهشان خرده گرفت. همان اعتراض و همان حرف هم خیلی مهم است. ولی لااقل ما که این طرف هستیم و آن محدودیت ها را نداریم بخواهیم کوتاهی کنیم و اعتراض نکنیم و آن زمینه را فراهم نکنیم خوب یک خورده کم کاری کرده ایم.»

برای جعفر پناهی و محمد رسول اف نزدیک به ۲۰ هزار امضا فقط از سوی سینماگران جمع شد. یعنی از کارگردان گرفته تا افراد دیگر که کارهای مختلف سینمایی می کردند. به اضافه سینماتک ها و سینماها و نهادهای دیگر. آن شبکه الان هنوز فعال است که از طریق آن بتوان کاری در این زمینه انجام دهند؟

من فقط در حد کارهایی که ما اینجا در شهر خودمان یا در سوئد و یا در بعضی ارتباط هایی که با دوستان در جای دیگر دارم تا آن حد می توانم بگویم که به هر حال این ارتباط ها را همیشه می شود برقرار کرد. به خصوص الان با اینترنت و امکاناتی که هست خیلی سریع می شود این کارها را انجام داد.

فکر می کنم باشد. فقط باید در این زمینه کار کرد و تلاش کرد و نباید کوتاه آمد و یا اینکه فکر کنیم... من دیدم مثلا یکی از دوستان گفت حالا امیدواریم که این مساله حل شود،‌ فقط به ما گفتند که یک مقدار صبر کنید. یعنی چه؟ بی هیچ دلیلی شش مستندساز را می گیرند و می اندازند زندان و نه دلیلی دارند و نه... فقط به خاطر لجبازی.

فیلمی بی بی سی ساخته راجع به آقای رهبر. خوب بروید یقه بی بی سی را بگیرید. چرا اینها را می گیرید؟ بعد حالا بیاییم صبر کنیم. صبر یعنی چه؟ یعنی هر ساعتی که می گذرد اینها در آن سلول ها آزار می بینند از نظر روحی و اصلا دلیلی ندارد که در زندان باشند. به نظر من باید تلاش کرد و کار کرد که دیدیم تاثیر می گذارد این جور اعتراض ها. زمینه اش هست بله.
XS
SM
MD
LG