حشمتالله طبرزدی، دبیرکل جبهه دمکراتیک ایران، شامگاه سهشنبه پس از حدود ۵ سال و نیم حبس، آزاد شد.
حکم حبس حشمتالله طبرزدی ۹ سال بود که با اعمال ماده ۱۳۴ و تجمیع جرایم، این زندانی سیاسی شامگاه سهشنبه از زندان رجاییشهر کرج آزاد گردید.
حشمتالله طبرزدی که در ۷ دیماه ۱۳۸۸ بازداشت و به ۹ سال زندان محکوم شده بود، پیش از آن نیز بارها بازداشت و حبس شده بود.
وی مدیر مسئول نشریاتی چون «پیام دانشجوی بسیجی»، «ندای دانشجو»، «هویت خویش» و «گزارش روز» بود.
بکتاش خمسهپور از رادیو فردا در گفتوگو با حشمتالله طبرزدی چگونگی آزادی وی را جویا شده است:
حشمتالله طبرزدی: البته برای خود من و دوستان همبندی من هم غافلگیرکننده بود دیشب. همچنین برای خانواده که تماسی نداشتیم، تلفن نداشتیم. دیشب ساعت حدود یازده شب از کرج که میآمدیم زنگ زدند بچهها متوجه شدند. اینها یک قانون دارند به اسم اصل ۱۳۴ آیین دادرسی جدید که مطابق آن اصل اگر تعدد جرایم باشد و اشد مجازات که مال من اینطوری بود... توهین به رهبری را دو سال داده بودند و تبلیغ علیه نظام یک سال و برای تبانی هم پنج سال که مجموع هشت سال بود. انتظار این را داشتیم که اشد را که پنج سال است میکشیدیم که من پنج سال و نیم کشیدم. ضمن اینکه دو سال هم توهین به رهبری را گویا به عنوان عفو عمومی قانونی اعمال کرده بودند به عنوان جرم عادی که باید در مورد من هم اعمال میشد که نشده بود. از دو طرف باید این آزادی اتفاق میافتاد. اما شش ماه طول دادند و با توجه به اصل ۱۳۴ آزاد کردند.
آقای طبرزدی، شما پنج سال در حبس بودید. البته بیش از ده سال تاکنون سابقه زندان را داشتید. اکنون وضعیت شما پس از گذراندن پنج سال در زندان چگونه است؟
همانطور که اشاره کردید من به حساب اینها در واقع ۱۲ سال و نیم حبس کشیدهام. یعنی هفت سال حبس داشتم که سال ۸۷ آزاد شدم. بعد از یک سال و خوردهای دوباره این هشت سال را دادند که پنج سال و نیمش را کشیدم، به لحاظ حقوقی. اما به لحاظ واقعی من از ۲۶ خرداد سال ۷۸ در زندان اوین تحویل شدم. یعنی ۱۶ سال است که من گرفتار زندان هستم. در واقع هیچ سالی نبود که حداقل چند ماه را زندان انفرادی نباشم. الان حس خیلی خوبی دارم. برای اینکه بعد از این پانزده شانزده سال به لحاظ شرایط اجتماعی و جهانی و مجموعه اوضاع احوال خوشبختانه حس خوبی دارم. حس میکنم دوره آزادی بسیاری از زندانیها است و وضعیت چند سال پیش نیست. حس خوبی دارم. حس خیلی خوب.
وضعیت در زندان چگونه بود برای شما و زندانیان سیاسی دیگر؟
زندان رجایی شهر میدانید تبعیدگاه است و بسیار جای بدی است. بسیار جای نامناسبی است. در آنجا در سالن ۱۲ که ما بودیم در سالن را بستهاند و عدهای حدود هفتاد هشتاد نفر زندانی که سی چهل نفر آنها از بهاییها هستند و زندانیهای گروههای مختلف سیاسی. اینها انسانهایی هستند که تحت ظلم مضاعفاند. سخت است. نه تلفن است نه ملاقات حضوری. نه امکان دسترسی به کتابخانه و بیرون از بند. برخی از زندانیهای سیاسی را بردهاند در بند ده، بند سه، بند دو پراکندهاند که این مخالف قانون است. شرایط زندان رجایی شهر فوقالعاده غیرانسانی و تاسفبار است. دیشب که داشتم آزاد میشدم و همبندیها غافلگیر شده بودند، آمده بودند و شادی میکردند. بهشان گفتم من واقعاً تا وقتی که مردم ایران آزاد نشوند، تا وقتی که همه زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد نشوند حس آزادی ندارم و تنها آرزویم هم این است.
آقای طبرزدی شما اکنون در کانون خانوادهتان هستید. سالها در زندان بودید به دور از خانواده و فرزندانتان و همسرتان. اکنون که به کانون خانواده بازگشتید چه حسی دارید؟
دیشب که از زندان آمدم بیرون و تماس گرفتم با بچهها یکی از بهترین شبهای عمر من بود. ساعت ۱۲ رسیدم و خواهر و برادر همه آمده بودند. برای همه ما و بهخصوص برای من تا انسان در زندان نباشد، آن هم زندان طولانیمدت در زندانهای جمهوری اسلامی، هیچکس درک و حس نمیکند، حس زندانی را وقتی میآید بیرون.
آقای طبرزدی، اکنون دیگر میشود گفت پرونده شما تمام شده؟
البته من یک پرونده محرومیت اجتماعی دارم. ده سال محرومیت اجتماعی سر پرونده قبلی داشتم. خوشبختانه طبق این قانون مجازات اسلامی جدید حداکثر محرومیت اجتماعی دو سال است. بنابراین فکر میکنم آن هم باید تمام شده باشد. در حال حاضر هیچ پرونده دیگری ندارم. وضعیت آینده هم. چون ما در داخل ایران زندگی میکنیم و مورد نظر ما آزادی، دموکراسی و حقوق بشر و نظام غیردینی و دموکرات و سکولار و رفاه اجتماعی است، به طور طبیعی درگیر خواهیم بود. اما احساس خودم این است که شرایط اجتماعی و سیاسی و تحولات جهانی اینقدر تغییر کرده که دیگر به همین سرعت نخواهند پروندهسازی کنند. البته از دیدگاه من چارچوب جمهوری اسلامی تغییری نکرده و سیستم امنیتی و سیستم سرکوب هست اما در عین حال نسبت به وضعیت دوران احمدینژاد خوشبختانه شرایط بهتر شده. من حس میکنم. مثلاً برای اولین بار دیدیم آمدند صحبت کردند با زندانیانی که بیش از ۱۵ سال حبس کشیده بودند و شنیدم زندانهای دیگر هم رفتهاند و صحبت میکنند با زندانیهایی که بیش از ۱۵ سال کشیدهاند و فکر میکنم تعدادشان هم زیاد است. گفتند میخواهیم آزاد کنیم. یعنی ما تقریباً یک نوع عقلانیت نیمبندی به ویژه در سیستم امنیتی داریم میبینیم. یعنی حس میکنیم که سیستم امنیتی یک مقدار دارد دقیقتر و بهتر عمل میکند نسبت به گذشته که خیلی بیرحمانه برخورد میکرد و من حس کردم حبسهای طولانی مدت و زندان کردن در این شرایط نتیجه عکس خواهند گرفت. امیدوار هستم سر و کار هیچکس به ویژه فعالان مدنی و سیاسی و اجتماعی با زندان نباشد. البته حالا ببینیم چه خواهد شد.