لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ تهران ۱۳:۵۶

«خال پانک» هیجان آور و هجوآمیز «۱۲۷» با ترومبون


سلمک و ترومبونش در اجرایی در دبی
سلمک و ترومبونش در اجرایی در دبی

طرفدارهای موسيقی گروههای زيرزمينی و موسيقی مستقل ايرانی، نوروز سال ۸۶ برای نخستين بار يکی از گروههای محبوب تهرانی را با شکل و شمايلی کاملا متفاوت ديدند: گروه ۱۲۷که هميشه ترانه هايی به زبان انگليسی اجرا می کرد، به مناسبت عيد نوروز، در يک زيرزمين، رو به روی يک دوربين نخستين ترانه فارسی خود را به هوادارانش هديه کرد.


از آن روز يک سال گذشته و حالا گروه ۱۲۷، يک آلبوم کامل دارد که همه ترانه هايش فارسی هستند و البته ته مايه طنز نخستين ترانه که با نام «خسروی خوبان» منتشر شده بود، در تک تک ترانه هايش شنيده می شود.


فارسی خواندن ۱۲۷ شايد بيش از پيش محبوبيتی داخلی را برای اين گروه به ارمغان بياورد، اما اين گروه پيش از اين خارج از ايران به شهرتی درخور دست يافته است.


گروه ۱۲۷ از روز چهارشنبه ۲۱ اسفندماه تور کنسرتی را در ايالات متحده آغاز کرده که اجرا – برای دومين بار – در فستيوال معتبر South by Southwest، بخشی از آن است.


سلمک خالدی، نوازنده ترومبون در اين گروه در مصاحبه ای به راديو فردا می گويد که به رغم موفقيت های بين المللی، آنها هنوز برنامه ای برای انتشار آلبوم در ايران يا خارج از ايران ندارند و تلاشی برای اين کار نکرده اند.


اين مصاحبه پيش روی شما است:


راديو فردا: سلمک، تو يکی از کم حرف ترين اعضای ۱۲۷ هستی و در مصاحبه راديو فردا با تمامی اعضای گروه در نيويورک تو تنها کسی بودی که فقط يک جمله حرف زدی. اسم کوچکت هم ريشه در موسيقی دارد و خودت هم ساز منحصر به فردی می زنی که نوازندگی ات را در ۱۲۷ جذاب تر می کند ...


سلمک خالدی: بله اسم من که نام يکی از گوشه های موسيقی ايرانی است، در دستگاه شور. شغل من هم اين است که در ۱۲۷ ترومبون می زنم.


گفتم کم حرفی! تو يکی از معدود کسانی هستی که در ميان گروههای ايرانی چنين سازی می زنی. آيا غير از تو کسی در گروههای ايرانی ترومبون می زند و چطور رفتی سراغ اين ساز؟


  • هيچ تصمیمی برای سازبندی نبود. به خاطر اينکه ما از قديم با هم دوست بوديم اين گروه سازبندی امروز را دارد و شايد اگر من ساز ديگری می زدم، امروز آن ساز در ۱۲۷می بود.
سلمک خالدی

تقريبا هيچ کدام از گروههای ديگر ترومبون ندارند، اما چند تا از گروهها سازهای نزديک مانند ساکسيفون دارند و واقعا کارشان هم خوب است و موزيک آنها هم به نظرم شنيدنی است و خوب می زنند. اين ساز هم من بچه بودم که خيلی از آن خوشم آمد. نمی دانم! زرق و برق داشت و ... خوشم آمد که اين ساز را بزنم.


چطور از ۱۲۷ سر در آوردی؟ و سازبندی گروه ۱۲۷ چطور تثبيت شد و برای اين سازهايی که الآن در اين گروه می شنويم چگونه تصميم گيری شد؟


در حقيقت تصميم گيری نشد. قضيه از اين قرار بود که ما قبل از اينکه گروه ۱۲۷ اصولا وجود داشته باشد، همه با هم دوست بوديم و هم را می شناختيم.



سهراب محبی، [ترانه سرا، گيتاريست و خوانند گروه] و سردار سرمست [پيانيست گروه] از بچگی همديگر را می شناختند و با هم موزيک می زدند. من و سردار هم جداگانه با همديگر دوئت های ترومبون و پيانو می زديم.


زمانی سردار، سهراب و علی با هم قطعه ای درست کردند که البته ماجرا مربوط به روزهايی است که هنوز گروه ۱۲۷ وجود نداشت و تصميم گرفتند که روی اين قطعه يک ساز بادی هم اضافه شود. وقتی اين تصميم را گرفتند و چون من دوستشان بودم قرار شد که اين کار را من انجام بدهم.


و من رفتم و روی آن قطعه ساز بادی نزدم، ولی قطعات ديگری درست شد که روی آنها ساز بادی زدم و اين شد که ما با هم شروع کرديم به ساز زدن. يک زمانی هم اسمش شد ۱۲۷.


يعنی هيچ تصميمی برای سازبندی نبود. به خاطر اينکه ما از قديم با هم دوست بوديم اين گروه سازبندی امروز را دارد و شايد اگر من ساز ديگری می زدم، امروز آن ساز در ۱۲۷می بود.


ولی عملا اين سازهايی که در ۱۲۷ زده می شوند، در سبک اصلی گروه تاثير گذاشته و شيوه ساز زدن افراد – نوع ساز زدن تو يا پيانويی که در قطعات شنيده می شوند – به نسبت گروههای ايرانی، فرمی عجيب و تازه به ۱۲۷ بخشيده اند. شايد بهتر باشد که درباره شيوه کار شما بپرسم. اينکه شما چطور کار می کنيد؟ چه کسی اشعار را می نويسد و تک تک نوازنده ها چقدر در فرآيند آهنگسازی نقش دارند؟


در حقيقت به اين شکل است که اشعار را هميشه سهراب می نويسد. به بيان ديگر سهراب هميشه با يک شعر می آيد و يک ايده ملوديک از آن شعر که از ابتدا در ذهن دارد.


و بعد همه با هم گروهی آهنگ را می سازيم. خب مثلا سردار سرمست دانش گسترده ای بر روی آکوردها دارد و طبيعتا خيلی کمک می کند به اينکه چه کوردهايی بر روی ملودی برود و حالا جاهايی تغيير می کند، يا تغيير نمی کند و خلاصه همه اعضای گروه نفش دارند.


آهنگسازی ما يک کار گروهی است و کسی به تنهايی آهنگ نمی سازد.


و چه شد که به ترانه های فارسی روی آورديد و شروع کرديد به فارسی ضبط کردن؟ به ويژه اينکه ترانه های فارسی شما در محتوا با ترانه های انگليسی تفاوت دارند.


باز هم در اين قضيه که ترانه ها فارسی باشند تصميمی گرفته نشد. بهرحال کسانی که آثار هنری خلق می کنند از فضای اطرافشان و گذشته و عوامل مختلفی تاثير می گيرند.


از همان ابتدا هم تصميم نگرفته بوديم که ترانه ها انگليسی باشند، بلکه اصولا انگليسی بودند. سهراب انگليسی می نوشت. و با اينکه تمام طول عمرش در ايران بوده، راحت تر بود انگليسی بنويسد.


يک روز هم با يک شعر فارسی آمد و همه ما خوشمان آمد و ديديم باحال شد و از آن شعر فارسی شروع شد و يک سری ترانه فارسی هم درست شد.



  • محتوای ترانه های فارسی هم به نظر من فرقی با انگليسی ها ندارد و شايد همان حرف ها است، منتهی آنچه که ما بيش از هر چيز در ترانه های فارسی ۱۲۷ برايمان جذابيت داشت و رويش کار کرديم، الهام گرفتن از ترانه های کوچه بازاری قديم ايران يا در واقع تهران بود. شايد ايم تفاوتی که در محتوا ديده می شود، علتش همين موضوع باشد.
سلمک خالدی

و محتوای ترانه های فارسی هم به نظر من فرقی با انگليسی ها ندارند و شايد همان حرف ها است، منتهی آنچه که ما بيش از هر چيز در ترانه های فارسی ۱۲۷ برايمان جذابيت داشت و رويش کار کرديم، الهام گرفتن از ترانه های کوچه بازاری قديم ايران يا در واقع تهران بود. شايد اين تفاوتی که در محتوا ديده می شود، علتش همين موضوع باشد.


چون می دانيد که در قديم و در ترانه های کوچه بازاری، اشعار همواره طنزی در خود نهفته دارند. در تئاتر روحوضی قديمی هم اين طنز بوده و در حقيقت ريشه ايده ما در آنجا است.


به نظرم اسم آلبوم را هم که «خال پانک» هست، از همين موضوع الهام گرفتيد و ساختيد. از اين آلبوم دو ترانه را در صفحه «مای اسپيس» شما می توان شنيد و يکی هم که ويدئوی معروف «خسروی خوبان» هست که به مناسبت عيد پارسال ساخته بوديد. بقيه ترانه های اين آلبوم را چطور می توان شنيد؟


اصولا ترانه های ما که الآن در دسترس همه هست، تعدادی شان در همان «مای اسپيس» هست. تعدادی در وب سايت گروه و تعدادی را هم می توان از طريق Itunes دانلود کرد. ولی جای ديگری نيست.


اما خيلی از گروههای ايرانی تلاش کرده اند که آلبومی در داخل يا خارج ايران منتشر کنند. شما هيچ تلاشی نکرديد که آلبوم تان را به بازار بفرستيد؟


نه در حقيقت هيچ تلاشی نکرده ايم.


زمانی يک شرکت سوئدی از بعضی از ترانه ها که بر روی وب سايتمان بود، خوشش آمد و تصميم گرفت پنج ترانه ما را به شکل EP [آلبومی که مدت زمانش از آلبوم های معمولی کوتاهتر است] منتشر کند. و اين تنها آلبومی بود که از ما منتشر شد و در ايران هم هيچ تلاشی نکرده ايم که اينها منتشر شوند.


خبر داريم که تور کنسرت آمريکا داريد. بعد از اين تور در اروپا يا احيانا ايران هم برنامه خواهيد داشت؟


راستش من از الآن نمی توانم چيزی بگويم. ما الآن مشغول تور کنسرت آمريکا هستيم و بايد برگرديم به ايران تا ببينيم که چه کار بايد بکنيم و برنامه ريزی کنيم.

XS
SM
MD
LG